جشنواره عید تا عید تخفیف‌های محصولات غنی فایل آغاز شد.مشاهده جشنواره

مشاهده دسته بندی بستن دسته بندی
امروز
شنبه 1 دی 1403
جزئیات محصول پرسش و پاسخ پشتیبانی این محصول

توضیحات محصول

تذکر مهم : برای دانلود   پایان نامه بررسی مردم شناسی طرح ها و نقوش لباس ها و بافته های ساسانی و سایر مطالب سایت نسبت به خرید اشتراک ویژه اقدام نمایید. پس از خرید اشتراک ویژه به تمامی مطالب سایت دسرسی رایگان خواهید داشت.

 

 

خرید هم بصورت تکی هم بصورت اشتراک ویژه امکان پذیر است. در این پست از سایت غنی فایل،دانلود پایان نامه نقوش لباس های و بافته های ساسانی  را برای شما قرار داده ایم. این مقاله در قابل فایل ورد و قابل ویرایش آماده خربد و دانلود می باشد.

در ادامه توضیحات تکمیلی   این پایان نامه  در رابطه با بررسی مردم شناسی طرح های ساسانی را مشاهده می نمایید.

تعداد صفحات: 107 صفحه.

فرمت فایل: ورد  و word قابل ویرایش.

پایان نامه  برای دریافت درجه لیسانس رشته مردم شناسی.

موضوع: پایان نامه بررسی مردم شناسی طرح ها و نقوش لباس ها و بافته های ساسانی.

تکه ای از این تحقیق در رابطه با  طرح ها و نقش های لباس های ساسانی و بافت های ساسانی را مشاهده می نمایید.

 

مقدمه

سرزمين ايران از ديرباز به دليل موقعيت خاص جغرافيايي و همچنين مهاجرت يا حملات اقوام و ملل ديگر به آن و نيز رسوخ فرهنگ ايراني و آميزش آن با فرهنگ سرزمينهاي مجاور و ظهور نمونه هاي فرهنگي جديدتر، خود بستر لازم و مناسبي براي مطالعه و بررسي فراهم كرده است.

البته از آنجا كه بسياري از مورخان بيشتر تلاش خود را صرف ضبط وقايع و حوادث سياسي- حكومتي و ذكر نبردها و مانند آن كرده اند كمتر به پديده هاي مربوط به حيات فرهنگي پرداخته اند.
يكي از ديداري ترين و در عين حال زنده ترين نمونه هاي حيات فرهنگي يك جامعه، پوشاك و نوع لباس مردم آن جامعه است.

آشنايي با تاريخ لباس و پوشاك ايرانيان، نه تنها اطلاعاتی در خصوص ظاهر مردماني كه در ادوار مختلف تاريخي زندگي مي كرده اند در اختیارمان می گذارد ، بلکه ما را با انواع سليقه ها، نوع دوخت و رنگ ، مدلهاي مختلف لباس، بافت انواع پارچه ها، صادرات و واردات پوشاك، تأثير پذيري و تقليد از لباس مردمان نواحي ديگر، اختصاص


---------------
از آنجا که تصاوير موجود بر روي نقش برجسته صحنه شکار گراز بر اساس نقشي که دارند به چند گروه مجزا تقسيم مي شوند. بررسي جداگانه گروه هايي که در آنها افراد لباسهاي مشابهي به تن دارند، منطقي است.

افراد در اين صحنه لباس هاي طرح پوشيده اند و به گروه هاي زير تقسيم مي شوند:
گروه اول:فيل سواران
در حاشيه سمت چپ 5 سر دسته سوار در 5 رديف( هر رديف مرکب از 3 فيل) از نقطه اي دور گرازها را به سمت راست و مرکز شکارگاه به جلو مي رمانند.
گروه دوم: قايق رقصندگان
در سمت چپ و در بالاي صحنه و در مقابل اولين رديف فيل سواران 5 رقصنده در دورن قايقي ايستاده و به سمت جلو در حرکتند.
گروه سوم: قايق نوازندگان
در سمت چپ صحنه در پشت سر قايق شاه، زنان نوازنده که در درون قايقي نشسته اند به سمت جلو و مرکز صحنه در حرکتند. اين قايق مجدداً در سمت راست صحنه و در جلو قايق شاه در همان حالت قبل ظاهر مي شود.
گروه چهارم: قايق شاه


در مرکز صحنه شاه و خدمه او در دورن قايقي که به سمت جلو در حرکت است ديده مي شوند. قايق شاه مجددا در سمت راست صحنه کشيده کاري شده است.

همه اين تصاوير داراي نقش مهمي هستند و نقاط اصلي و مرکزي صحنه حجاري را اشغال کرده اند. در هر گروه تصاوير در حالت و سبک مشابه ظاهر مي شوند.

علاوه بر گروه هايي که در بالا ذکر شدند، گروه ديگري وجود دارد که عبارت از قايقرانان، تصاوير کساني که با گرازها مي جنگند و کساني که براي جنگ با آنها آماده مي شوند.

اين افراد کت بلندي تا سر زانو از پارچه ساده و کمربندي که بر روي آن بسته اند به تن دارند. هر کدام از تصاوير اين گروه بطور متفاوتي و با حالت زنده و روح داري ترسيم شده اند.

جدول شماره 1 به طرح هاي ارائه شده در صحنه شکار گراز، نظم بخشيده است خدمه مرد بالاپوشي به سبک لباس يکپارچه (يک تکه) پوشيده اند و کمربندي به کمر بسته اند.

اين بالاپوش يقه ايستاده باريک و آتين هاي چسباني دارد سر آستين ها با طرح هاي تزئيني آرايش شده اند. در بعضي موارد مستطيل باريکي روي شانه را تزئين نموده است و آويزهايي از زيور آْلات کمربند، تزئينات وسط کمربند، دو طرف بدن و حاشيه، به لباس اضافه شده است.

شلوار رم دهنده هاي گراز به علت سوار بودن بر فيل کاملا قابل رويت نيست. خدمه اي که بر قايق شاه سوار هستند، لباسي با طرح هاي تزئيني بسيار پيچيده و تجملاتي به تن دارند.

اين طرح ها، بصورنت کلي و يا جزئي دقيق هستندو لباس خدمه ايستاده ديگر تزئينات زيادي ندارد و لباس افراد رم دهنده نسبتا ساده و بدون طرح است. شاه نيز مانند خدمه اش خفتان يک تکه اي با کمربند و شلوار پوشيده است.

اين خفتان يقه ايستاده باريکي دارد.

---------------------------
نقش ترکيبي در طاق بستان يافت نمي شود که خود دليلي بر رواج آن در دوره هاي بعدي است.
2-نقش گل با چهار گلبرگ قلبي شکل
اين نقش با طرحهاي متنوع يکي از نقوش اصلي گياهي در صحنه شکار گراز است. اين طرحها شامل گلبرگ هايي قلبي شکل دسته ايي از گلبرگ هاي متوالي و نقش گل از روبرو است.
بطور کلي مي توان گفت که گلهاي قلبي شکل در اصل گل رز و گل چهار پر بوده اند که اغلب در شرق يافت مي شوند و تاريخ نخستين نمونه آن به حدود سده سوم تا دوم پيش از ميلاد برمي گردد.
3-نقش گل چهار پر
در نوع گل، برگ هاي بايک نوک تيز در چهار جهت از دايره مرکزي بيرون زده اندو اين نقوش به عنوان طرحي مجزا روي سرآستين ها و در دو سوي بدن و در خط عمودي پيوسته اي روي نوار مرکزي لباس ظاهر شده است.

نقش پيوسته چهار برگ بدون دايره مرکزي، زينت بخش يقه لباس ها است و همان نقش با دايره مرکزي برگ نبوده، بلکه بنظر مي رسد کل باشد.

اگر چه آنها احتمالا نشانگر گياه خاصي نيستند ولي احتمال مي رود که چنين گلهايي به فراواني در آسياي مرکزي و جنوب غربي وجود داشته است و نقش چهار برگ بدون دايره مرکزي در سفالينه هاي رنگي دوره حلف در بين النهرين نيز موجود بوده است.
4-نقوش گل هشت پر
اين موتيف اغلب داراي چهار گلبرگ دوتايي است که در اطراف يک دايره مرکزي قرار گرفته است. ولي در بعضي موارد گلبرگ ها روي همديگر را نپوشانده اند.

از اين نقش تنها روي سرآستين ها، دو طرف بدن و نوار مرکزي کمربند استفاده شده است و بعنوان طرح کلي لباس بکار نرفته است.
5-نقوش گل پر پر
نقش به اصطلاح رزت اغلب بر روي سفالينه هاي پيش از تاريخ آشور به صورت برجسته ديده مي شود. اين نقش بعدها به هنر هخامنشي انتقال يافت اين موتيف مانند فرم هاي هندسي عمودي است و سر زندگي و نشاط گياهي در آن ديده نمي شود.

اين موتيف قديمي که اصل آن به دوره هخامنشي باز مي گردد، بعنوان نقشي مجزا در صحنه شکار گراز به کار رفته است و بنظر نمي رسد که با طرح هاي ديگر هماهنگي داشته باشد.

گل هاي هشت پر سه رديفي زينت بخش جامه نوازنده قايق شاه است.

اين موتيف گل شکفته شکل ترکيبي و پيچيده ايي را تشکيل مي دهد، که پيش از اين ترکيب مشابهي را از اين گل در نقش برجسته کاخ سنا خريب پادشاه آشور (704- 681 ق.م) در نينوا وجود داشته است.

درون يک قاب مربع، يک زرت بعنوان مرکز ديده  مي شود، که اطراف آن را يک در ميان ميوه هايي با چهار برگ و گل هايي از روبرو احاطه کرده است.
6-رديف گل چهار پر با دايره مرکزي
اين نقش بعنوان تزئين

-------------------------------
خود را در کتابي به نام نقاشي هاي مکشوفه سايت افراسياب در سال 1975 به زبان روسي انتشار داد.
2-طرح و نقش پارچه در نقاشي هاي ديواري بالا ليک تپه
بالا ليک تپه محوطه است که در 4 کيلومتري جنوب شرقي آنگور و در شمال ترمذ در کنار رود آمودريا در ناحيه سرخان دريا در جمهوري ازبکستان قرار دارد، بالا ليک تپه در سال 1950 توسط آلبائوم مورد کاوش قرار گرفت.

وي در اين محل موفق به کشف کاخي شده که دارتي نقاشي هاي ديواري بود.

آلبائوم زمان ذونق اين محوطه را از اواخر قرن پنجم تا اوايل قرن هفتم ميلادي اعلام نموده است. فرامکين در مورد نقاشي هاي بالا ليک مي نويسد: اين نقاشي ها بر خلاف نقاشي هاي پنجکت که در آن صحنه هاي گوناگوني به تصوير کشيده شده اند، تنها به صحنه هاي ضيافت اختصاص دارند.

در اين صحنه ها مردان فاقد ريش و زناني تصوير شده اند  که صورت گردي دارند، و لباس هاي عادي پوشيده اندو با جواهرات خود را آراسته اند. هر يک از اشخاص اين صحنه نقاشي يک جام، يک سلغر، يک آئينخ و کاردي در دست دارند.

در لباس ها جزئيات زيادي از لباس هاي ايراني (ساساني) را مي توان ملاحظه کرد. اين نقاشي ها با نقاشي هاي افراسياب، ورخشا، پنجکت و چندين محل باستاني ديگر در شمال افغانستان و همچنين با نقش هاي ترکستان چين شباهت بسيار نزديک دارند.
فرامکين در کتاب خود دو صحنه از اين نقاشي ها را ارائه داده است.

در صحنه اول شخصيتي نشسته را نشان مي دهد که لباس بلند و طرح دار پوشيده است. سراسر لباس او را قاب هايي که داراي رديف زيگزاگي هستند، پوشانده است.

پيرامون قابها از يک رديف دايره پيوسته تشکيل شده و در متن قاب ها يک گل هشت پر طرح شده است.
در صحنه دوم مجلس ضيافتي است که شخص عالي مقامي در وسط مجلس نشسته و پيرامون او افرادي ايستاده اند. در اين نقاشي دو نفر لباس طرحدار بر تن دارند.
نفرسمت راست که حالت لميده دارد، پيراهن بلند و جلو باز به تن دارد. لباس او در قسمت مرکزي و پائين حاشيه دار است. سراسر لباس او را قاب هاي مدور پوشانده است. در متن قب ها سر سيمرغ طرح شده است.
يکي ديگر از افراد اين صحنه که در سمت چپ تصوير ايستاده، لباس بلند و جلو بازي بر تن دارد و سراسر لباس او گلبرگ هاي قلبي شکل پوشانده است.
3-نقش پارچه در نقاشي هاي ديواري ورخشا:
محوطه باستاني ورخشا در شمال غربي شهر بخارا در جمهوري ازبکستان قرار دارد، کاوش هاي اين محل توسط شيشکين صورت گرفت. در اين محل نيز علاوه بر کشف مواد فرهنگي، تعدادي نقاشي ديواري بدست آمده، فرامکين در
--------------------------
سابقه استفاده از رنگ براي رنگ آميزي سطوح ابينه و دست ساخته ها در ايران به حدود اواخر هزاره هفتم پيش از ميلاد مي رسد. در تپه زاغه قزوين نقاشي هاي ديواري متعلق به واواخر هزاره هفتم از ميلاد به دست آمده است.(Neghban.pp.239-249)
در سيلک نيز مردم سطوح ديوارهاي خود را با رنگ سفيد يا اخرا (رنگ قرمز) رنگ آميزي مي کردند. ( گيرشمن، 1370، ص 17 و 21)

موضوع: پایان نامه بررسی مردم شناسی طرح ها و نقوش لباس ها و بافته های ساسانی.
سفالگران پيش از تاريخ نيز نه تنها با انتخاب نوع گل و تغيير درجه حرارت کوره سفالينه هاي نخودي و قرمز مي ساختند، بلکه همواره سطوح سفالينه هاي خود را با رنگ سياه، قرمز و يا سبز تيره بر روي زمينه نخودي يا قرمز نقاشي مي کردند و با ايجاد تضاد در رنگ و زمينه سفالينه، زيبايي خاصي به دست ساخته هاي خود مي بخشيدند.

از هزاره سوم پيش از ميلاد جوامع ساکن در ايران بعد از آشنايي با سنگ لاجورد افغانستان از رنگ زيباي اين ماده در آثار خود بهره گرفتند. ايلامي ها نيز آجرهاي لعابدار خود را رنگ هاي شاد مانند آبي، سبز، سفيد و آبي لاجوردي تزئين مي کردند. (پرادا، 1345- ص 70).


همچنين ايلامي ها به دليل گراني لاجورد، موفق به توليد رنگ آبي تندي با استفاده از ترکيبات مسي شدند که ضمن ارزان بودن از درخشندگي خاصي نيز برخودار بود و اي رنگ آبي را بيشتر براي مهرهاي استوانه اي خود به کار بردند. (همان ماخذ، ص 86)

.موضوع: پایان نامه بررسی مردم شناسی طرح ها و نقوش لباس ها و بافته های ساسانی.
در آجرهاي لعاب دار حسنلو و زيويه متعلق به اوايل هزاره اول از لعاب هاي سفيد، زرد، آبي و قرمز استفاده شده است.

اولين اطلاع مکتوب در مورد استفاده از هفت رنگ در نوشته هاي هرودت و بندهش آمده است. هرودت در شرح بناي هگمتانه به رنگ حصارها اشاره دارد که هر ديوار به ترتيب با رنگ هاي سفيد، سياه،ارغواني، آبي، سرخ، سيم و زر ساخته شده بود. ( مصطفوي، 1332- ص 59).


در بندهش نيز در توصيف گنگ دژ توسط کيخسرو به هفت رنگ ديوارها زرين، سيمين، پولادين، برنجين، آهنين، ابگينه، کاسگين (لاجوردي) اشاره شده است.(بهار، 1369- ص 138)
از دوره هخامنشي دو اثر مکشوفه در تخت جمشيد نيز تاييدي بر اين مدعا است. بر روي اندود گچي يک ستون که رنگ هاي آن باقي مانده بود، با رنگ هاي قرمز، آبي و سفيد رنگ آميزي شده بود. ( پرادا، 1345- ص 195)
همچنين نماد اموار مزدا (انسان بالدار) که توسط هرتسفلد در تالار صد ستون کشف شد. وي قبل از آنکه رنگ هاي اين نماد در مجاورت هوا زايل شود آنرا باز سازي کرد.

در اين نماد از رنگ هاي آبي فيروزه اي، ارغواني روشن مايل به قرمز، طلايي پرتقالي مايل به زرد، بنفش تيره، ابي لاجوردي، سبز زمردي بر روي زمينه سياه استفاده شده بود.( پرادا، 1345- ص 222) و (Hetzfeldp.255)
از دوره اشکاني نيز رنگ هاي استفاده شده در نقاشي هاي ديواري کوه خواجه حکايت از توجه ايرانيان به رنگ هاي شاد، شفاف و درخشان دارد. 

در اين نقاشي ها نيز رنگ هاي سبز روشن، زرد طلايي، آبي فيروزه اي، بنفش، سفيد، قرمز روشن و گلي که داراي کيفيت و شفافيت عالي هستند، استفاده شده است. (گيرشمن، 1350- ج 2، ص 43- 41)
جدا از آثار مادي که روحيات قوم ايراني را انتخاب رنگ ها نشان مي دهد، سنت هاي قومي و آئين ايرانيان نيز خود زمينه اصلي اين الهام بوده است. اعتقاد به دو عالم نيکي و بدي، نور و ظلمت، پيوند زندگي با قواي طبيعي و اجرام سماوي
-----------------------
و طبقه بندي گفته هاي حمزه اصفهاني درباره رنگ هاي لباس پادشاهان ساساني است.
در مدرک نوع اول 16 مورد پارچه، 7 مورد نقاشي ديواري، نقاشي کتاب و 3 جام خسرو مورد بررسي قرار گرفتند.

در مورد رنگ پارچه هاي فقط آن تعداد پارچه هايي که رنگ آنها تقريبا ثابت باقي مانده و در مورد رنگ آنها، محققان اظهار نظر کرده اند، سود برده شده.
3-انتخاب رنگ و روش بازسازي
قبل از پرداختن به چگونگي انتخاب رنگ ها و روش بازسازي البسه شخصيت هاي انتخاب شده، ضرورت دارد نکاتي براي درک بهتر روش کار ياد آوري شود.
نکته اول:
هدف اين مقاله بر اين مبنا نيست که چون احتمالا نقش برجسته هاي طاق بستان، پس از حجاري رنگ اميزي شده بودند و اين رنگ ها به مرور زمان از بين رفته است.

نگارنده در اين مقاله قصد مستند سازي رنگ اين حجاري ها را ندارد، بلکه هدف ارائه روشي منطقي در ترسيم يک چهره کلي و احتمالي از رنگ البسه، منسوجات ساساني و حجاري هاي طاق بستان در صورت داشتن رنگ بوده است.

در مورد اينکه آيا اين حجارب ها رنگين بوده اند يا نه، نگارنده اعتقاد دارد که به احتمال بسيار و به همان دلايلي که خانم پرادا نيز به آن اشاره کرده رنگ آميزي شده بودند.

( پرادا، 1345 ص 302) و منطقي بنظر مي رسد که بسياري از حجاري هاي ايجاد شده در دوره هاي مختلف که از شرايط ايمني مناسبي در مقابل عوامل جوي برخوردار بوده اند، رنگ مي شده اند.
نکته دوم:
در اين بازسازي نه تنها از اسناد و مدارک مادي و کتبي بهره گرفته شده، بلکه از روش کار بازسازي نقاشي هاي افراسياب و سنت رنگ آميزي سده هاي مياني دوران اسلامي ايران نيز بهره گرفته شده است.

نقاشي هاي ديواري افراسياب که در طي سده ششم تا هشتم ميلادي انجام شده و تقريبا هم عصر حجاري هاي طاق بزرگ است، توسط عبدالرزاقف مرمت وبازسازي شده است.

طرح هاي لباس و نقوش  اين نقاشي ها به طرح ها و نقوش حجاري هاي طاق مورد نظر بسيار نزديک است و حسن اين نقاشي ها رنگين بودن آنهاست و از اين نظر راهنماي ارزنده اي براي شناخت رنگ هاي البسه طبقات مختلف مردم عصر ساساني است.

عبدالرزاقف بر اساس اين نقاشي ها تعدادي طرح پارچه را بازسازي کرده است. اين بازي سازي ها اگر بدليل اشکالات چاپي نباشد، کيفيت مناسبي ندارند و رنگ هاي انتخاب شده ز شفافيت و درخشندگي که خاص رنگ هاي البسه ساساني است، برخوردار نيستند.

اين موضوع از مقايسه بازي سازي ها و نقاشي ها بهتر

------------------

*********

موضوع: پایان نامه بررسی مردم شناسی طرح ها و نقوش لباس ها و بافته های ساسانی.

 

با عضویت در یاس سل، فایل های خود را بفروشید و کسب درآمد کنید