توضیحات محصول
تذکر مهم : برای دانلود تحقیق با موضوع ناتوانی یادگیری و سایر مطالب سایت نسبت به خرید اشتراک ویژه اقدام نمایید. پس از خرید اشتراک ویژه به تمامی مطالب سایت دسرسی رایگان خواهید داشت.
خرید هم بصورت تکی هم بصورت اشتراک ویژه امکان پذیر است. در این پست از سایت غنی فایل، دانلود تحقیق درمورد ناتوانی یادگیری را برای شما قرار داده ایم. این مقاله در قابل فایل ورد و قابل ویرایش آماده خربد و دانلود می باشد.
در ادامه توضیحات تکمیلی این پایان نامه در رابطه با ناتوانی یادگیری را مشاهده می نمایید.
تعداد صفحات: 68 صفحه.
فرمت فایل: ورد و word قابل ویرایش.
موضوع: تحقیق و پایان نامه با موضوع ناتوانی یادگیری.
پايان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی روانشناسی
تکه ای از این تحقیق در رابطه با موضوع ناتوانی یادگیری را مشاهده می نمایید.
در فایل دانلودی همه چیز مرتب و منظم می باشد.
مقدمه:
چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علیرغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کردهاند.
چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و میشوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعة ما از این راه متحمل میگردد.
ناتوانیهای یادگیری مقولة خاص دیگری است که درحیطة کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر میگیرد.
ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسههای نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار میآورد.
میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علیرغم رشد جسمی،ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه میرسند با مشکلاتی ویژه روبرو میگردند که عرصه را بر آنها تنگ میکند.
اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیشدبستانی به آسانی امکانپذیر است،براحتی نمیتوان آن را در سنین پیشدبستانی تشخیص داد.
کودک مبتلا به اختلال یادگیری خود نیز از این که نمیتواند در انجام تکالیف تحصیلی همانند دیگر همسالانش موفق باشد،رنج میبرد. او نیز همانند دیگر کودکان تصویری توانا و مثبت از خود ساخته است که به دلیل این اختلال و رویارویی پی
******************
درجه شیوع ( فراوانی):
«بر مبنای تغیرپذیری تعاریف و معیارهای به کار رفته تخمین شیوع ناتوانیهای یادگیری مشکل میباشد. کمیته مشاوره ملی کودکان معلول تخمین زده است که 1 تا 3 درصد جمعیت آماری در سن مدرسه با این ناتوانیها روبرو میباشند.
با وجود این بر مبنای مطالعات انجام گرفته این مقدار 1 تا 30 درصدکودکان را شامل میشود.».(دورکین ،صالحی، 1376)
پرویز شریفی نیز در کتاب خود بیان داشته است که :
تعیین میزان شیوع افراد ناتوان یادگیری، آن هم در یک مقیاس بزرگ، با توجه به صرف هزینه هنگفت، زمان زیاد، اتخاذ تصمیمات دقیق علیرغم وجود تعاریف مختلف، مرور نظریهها ورویههای ارزشیابی متعدد، کاری بس مشکل است. میزان برآورد از 1 تا 28 درصد در نوسان است.
اززمانی که مطالعه در زمینه ناتوانیهای یادگیری شروع شده میزان شیوع این اختلال در بین کودکان در مقایسه با سایر ناتوانیها بالا بوده است .
اکثر گزارشها نشان میدهد که 2 تا 3 درصدکودکان دارای نیازهای ویژه به ناتوانی یادگیری مبتلا هستند.(شریفی درآمدی، 1381)
به دلیل نبود تعریفی مشخص ، تعیین میزان دقیق فراوانی ، ناتوانیهای یادگیری میسر نیست
. با این وجود محققان مختلف با معیارهای تشخیصی متفاوت به پیداکردن میزان فراوانی این کودکان اقدام نمودهاند که طبعاًً این معیارها هیچ گونه همخوانی با یکدیگر ندارند.
ادارة آموزش ایالات متحده در سال 1984 اعلام کرد که 63/4 درصد از جمعیت 3 تا 21 ساله آمریکا از خدمات خاص کودکان ناتوان یادگیری استفاده کردهاند.
در حال حاضر دست اندرکاران حدس میزنند که حداقل بین 1 تا 3 درصدو حداکثر تا 7 درصدکودکان به ناتوانیهایی یادگیری مبتلا هستند. میزان رواج نارساخوانی در کل جمعیت دهدرصد برآورد شده است.
انجمن آمریکایی روانپزشکی 1980، برآورد فراوانی اختلال یادگیری زبان را بین 1 تا 8 نفر در هر 1000 نفر کودک میدانند. همان گونه که ملاحظه میکنید. نبود یک تعریف جامع و مانع، به روشهای معتبر تشخیص و شیوههای ناهمسان ارزیابی منجر میگردد که در این زمینه باارقامی متفاوت روبه رو باشیم.(حاج بابایی،دهقانی ،1372)
موضوع: تحقیق و پایان نامه با موضوع ناتوانی یادگیری.
ویژگیهای افراد دارای ناتوانیهای یادگیری
ویژگیهای کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری:
در بررسی ویژگیهای کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری باید به این امر توجه کنیم که میزان شباهتهای این کودکان با کودکان عادی بسیار بیش از میزان تفاوتهای آنها با این کودکان است.
بنابراین در بررسی ویژگیهای کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری باید به دنبال توصیف برخی از ویژگیهای خاص بود.
ضمناً باید به این نکته نیز توجه کرد که مبتلایان به ناتوانی یادگیری معمولاً در زمینهای دچار مشکل هستند که این مشکل در یادگیری تحصیلی جلوه میکند.
ریاضیات، خواندن، بیان نوشتاری و ... زمینههایی هستند که به عنوان محل ظهور ناتوانی یادگیری تلقی میگردند.(حاج بابایی ، دهقانی ،1372) که در فصل انواع ناتوانیهای یادگیری مفصل توضیح داده خواهد شد.
در این قسمت مروری مختصر دربارة ویژگیهای اختلالات یادگیری خواهیم داشت که به شرح زیر میباشد.
الف) دشواری یادگیری تحصیلی: دشواریهای تحصیلی پذیرفتهترین ویژگیهای افراد دارای ناتوانیهای یادگیری هستند.
از جمله ویژگیهای ذکر شده در معیارهای تشخیص 1977 مهارتهای خواندن پایه، درک مطلب خواندنی ، بیان نوشتایر، محاسبات ریاضی و استدلال ریاضی است.
ب) اختلالات زبانی: مشکلات زبانی، مانند دشواریهای خواندن و ریاضی بر حسب جزء اختلاف تعبیر و تفسیر میشوند. به ویژه در مقررات تعریف 1977 مهارتهای ناقص در بیان شفاهی و درک مطلب شنیداری ذکر شده است.
مارج تخمین میزند که 50 درصد از افراد دارای اختلال یادگیری نارساییهایی در زبان دارند.
ج) اختلالات ادراکی: اختلالات
*********************
انواع ناتوانیهای یادگیری
انواع ناتوانیهای یادگیری:
اختلالها وناتوانیهایی که به طور معمول در دورة کودکی و نوجوانی رایج هستند وتشخیص داده میشوند، عبارتند از: اختلالهای یادگیری، اختلالهای ارتباطی، اختلالهای رشد زبان و گفتار، اختلالهای دفع، اختلالهای حرکتی و نظایر آن، در میان اختلالهای یادشده
،در دورة ابتدایی اختلالهای یادگیری یا به بیان درستتر ناتوانیهای یادگیری بیشتر بروز و ظهور پیدا میکنند واغلب با اختلال نارسایی در توجه، بیش فعالی و رفتارهای تکانشی همراه است.
همان طور که ذکر شد زمینههای آسیبزایی هر گونه اختلال یا ناتوانی از بدو انعقاد نطفه و ازدوران جنینی شروع میشود.(استادان طرج جامع آموزش خانواده، 1378)
در این جا ناتوانی درخواندن، هجیکردن، نوشتن و حساب کردن مورد بحث قرار میگیرد.
الف)ناتوانی در خواندن:(دیسلکسی)
«بارزترین شکل ناتوانی یادگیری، بدون تردید دیسلکسی است. به نظر می رسد که این نوع مشکل یادگیری فقط یک درصد از جمعیت دانش آموزان را در برمیگیرد.
اغلب این مشکل را اختلالی می دانند که به صورت ناتوانی در یادگیری خواندن، با وجود آموزشهای مرسوم، هوش کافی وفرصتهای فرهنگی، اجتماعی کافی ظاهر میشود.»(وست وود،مکوند حسینی،شیلاندری،1381)
«جمعی از مشاوران معتقد هستند که ناتوانی در خواندن هنگامی رخ میدهد که مهارت خواندن یا توانایی عمومی خواندن فرد به طور بارزی که با توجه به توانائیهای هوشاش پیشبینی میشود کمتر بوده و پذیرفته شده باشد که سایر شرایط معلولیتساز با تأثیرات محیطی در آن نقشی نداشتهاند.
چنانچه فقط ناتوانی در خواندن به صورت ضعف عمومی در مهارتهای زبان باشد میتوان آن را به عنوان ناتوانی در خواندن با اسامی زبانی قلمداد کرد.»(حبعی از مشاوران، 1382)
کودکانی که دچار ناتوانی یادگیری در خواندن هستند مبتلا به ناتوانیهای یادگیری رشدی در زمینههای توجه، حافظه و ادراک شنیداری میباشند.
گاهی این قبیل کودکان درگوش دادن ، نگاه کردن،حرکت چشم و توجه کردن با مشکلاتی مواجه هستند، بسیاری از کودکان با ناتوانی خواندن،قادر نیستند حروف و کلمهها، به ویژه حروف و کلمههای مشابه را با چشم تشخیص دهند و دچار مشکلات دیداری هستند.
برای مثال تشخیص «برگ از مرگ» یا «کباب از کتاب» مشکل دارند. همچنین عدهای از کودکان در تشخیص و ترکیب صداها با مسأله روبرو هستند و در تشخیص صداهای مشابه ناتوان میباشند.
برای مثال برای این قبیل کودکان تشخیص تفاوت شنیداری کلمههای پُر ـ پر ، نرو ـ برو ، ابرو ، آبرو، رنگ ـ زنگ دشوار است. کودکانی که قادر نیستند تصویر حرف خاصی را به یادآورند.
با مشکل بازشناسی آن حرف و در نتیجه با مشکل خواندن روبرو میشوند. گروهی از این دانش آموزان هنگام خواندن در حفظ توالی و ترتیب حروف دریک کلمه با مشکل روبرو میشوند برای مثال به جای «کبریت، کربیت» و به جای «قفسه ، قسفه» می خوانند.
شواهد موجود نشان میدهند که ناتوانی در خواندن نزد پسران بیشتر از دختران است به طوری که حدود شصت تا هشتاد درصد افرادی که مبتلا به مشکلات خواندن تشخیص داده شدهاند، از جنس مذکر هستند..(استادان طرح جامع آموزش خانواده، 1378)
ب)ناتوانی در هجی کردن: (دیس آرتوگرافیا)
«دانش آموزانی که در خواندن مشکل دارند قادر به خواندن حروف و کلمهها و فهم آنها نیستند و هنگام خواندن آهسته، کلمه به کلمه و بریده بریده میخوانند، آنها هنگام خواندن، حروف یا کلمات را حذف یا اضافه میکنند.»
ج) ناتوانی در نوشتن: (دیس گرافیا)
«در بیان مهارتهای تحصیلی پایه، نوشتن ، پیچیدهترین وعالیترین مهارت است که در دوران تحصیل آشکار میشود.
کودکی که دچار ناتوانی در نوشتن است، در خواندن نیز مشکل دارد، مشکلات نوشتن به شکلهای نارسانویسی، سرهم نویسی، بدخطی، شتابان نویسی، وارونه نویسی، جدانویسی، آیینه نویسی و نظایر آن ظاهر میشود.
مشکلات نوشتن امکان دارد ناشی از عدم هماهنگی چشم و دست و اختلال در جهتیابی باشد.
گاهی اوقات کودکان مبتلا به ناتوانی در نوشتن قادر نیستند مداد را به درستی به دست گیرند و یا مداد را به درستی حرکت دهند.
علت آن است که این قبیل کودکان چندین مهارت پیشنیاز، مانند مهارتهای حرکتی ظریف، هماهنگی چشم و دست، فشار آوردن و چرخاندن مچ دست را قبلاً کسب نکردهاند.
در برخی از موارد عضلات و اعصاب انگشتان و دست کودک به قدر کافی رشد نکرده است.
برای مثال برخی از کودکان مداد را بیش از حد محکم یا شل در دست میگیرند و یا گروهی مداد را مشت میگیرند. بنابراین نخستین گام برای رفع مشکلات نوشتاری آموزش صحیح به دست گرفتن مداد است.
مشکلات متداول در نوشتن:
1ـ کجنویسی بیش از حد: این گونه مشکلات در نوشتن ممکن است به علت بسیار نزدیک بودن باز و به بدن، بسیار محکم یاشل گرفتن مداد، دور بودن انگشتان ازنوک مداد رخ دهد.
2ـ راست نویسی بیش از حد: این قبیل مشکلات در نوشتن امکان دارد به علت بسیار دور بودن بازو از بدن، نزدیک بودن انگشتان به نوک مداد و درست نبودن وضعیت کاغذ به وجود آید.
3ـ پرفشار یا کم فشار نوشتن: بر اثر فشار آوردن بیش از حد یا کمتر از حد لازم مداد روی کاغذ و یا استفاده از م
******************
تشخیص و ارزیابی ناتوانیهای یادگیری
تعریف تشخیص:
تشخیص آموزشی عبارت است از مطرح کردن پرسشهایی درباره رفتار یادگیری کودک به منظور آموزش دادن وی، رفتارهای مربوط به یادگیری کودکان مبتلا به ناتوانیهای آموزشی معمولاً پرسشهایی را بر میانگیزد که باید به آنها پاسخ گفت،
این پرسشها ما را در گزینش ابزار برای گردآوری اطلاعات راهنمایی میکند. اقدامات تشخیصی، پاسخگوی نیازمندیهایی است که برای شناسایی و شناخت کودک مبتلا به ناتوانیهای یادگیری، شیوههای جایدهی آنان در کلاسها، گسترش برنامه، و ارزشیابی برنامه وجود دارد.
(جرالد،مک لافلاین، طوسی، 1376)
تشخیص کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری میتواند در دو مقطع سطحی و عمقی انجام پذیرد.
در این راستا گام اول همیشه شککردن به دانش آموزانی است که به گونهای در یادگیری یک یا چند واحددرسی بامشکل اساسی روبرو هستند.
به جای این که با واژههایی چون تنبل، درس نخوان، بیتوجه، بیاستعداد به توصیف این دسته از کودکان بپردازیم. بهتر است اول در این مورد که آیا کودک مورد نظر دچار اختلال یادگیری هست یا نه شک کنیم، جهت بررسیهای بعدی به مراجع و مراکز صاحب صلاحیت معرفی کنیم.
به این فرایند تشخیص سطحی گفته میشود. مرحله دوم تشخیص که تشخیص عمقی است زمانی میسر میشود که بخواهیم با استفاده از مشاهدات و آزمونهای بالینی، تشخیص اولیه را محقق سازیم یا آن را رد کنیم.
به هر حال شناخت کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری مستلزم به کار بستن روشها، ابزار و آزمونهای مختلفی است،هدف نهایی از تشخیص اختلالات یادگیری گردآوری اطلاعاتی است که بتواند مربیان و مسئولان آموزش و پرورش را در طرح و برنامهریزی مواد، محتوا و ورش آموزش یاری دهد.
(حاج بابایی، دهقانی،1372)
مراحل تشخیص ناتوانیهای یادگیری:
1ـ آیا کودک واقعاً ناتوانی یادگیری دارد؟ در این قسمت فرد متخصص به تحقیق و بررسی پیرامون سطح یادگیری بالفعل و بالقوه کودک پرداخته و در یک قضاوت بالینی و از تفاوت این دو سطح به این نتیجه میرسد که کودک مورد نظر مبتلا به اختلال یادگیری هست یا نه؟
در صورتی که این اختلاف سطحی زیاد باشد جواب میتواند مثبت تلقی گردد.
2ـ سنجش میزان تلاش و پیشرفت:
در این قسمت از تشخیص، به ارزیابی میزان تلاش صورت پذیرفته ونتایجی که درقالب پیشرفت به دست آمده است،پرداخته می شود.
بدیهی است که معمولاً نسبتی ثابت میان سطح تلاش و سطح پیشرفت وجود دارد. بزرگ بودن این نسبت میتواند حاکی از وجود نوعی اختلال در یادگیری باشد.
برای مثال،چنانچه برای حفظ کردن یک شعر 8 بیتی یک کودک 10 ساله با 15 تا 30 بار مرور کردن به نتیجه میرسد و کودکی دیگر در همان سن با 80 یا 90 بار مرور کردن هم کاملاً به نتیجه نمیرسد، میتوان به وجود نوعی اختلال در فرایند یادگیری کودک دوم مشکوک شد.
و کودکی دیگر در همان سن با 80 یا 90 بار مرور کردن هم کاملاً به نتیجه نمیرسد، میتوان به وجود نوعی اختلال در فرآیند یادگیری کودک دوم مشکوک شد.
3- تجزیه و تحلیل یادگیری کودک: شاید یکی از مهمترین مراحل تشخیص ناتوانی یادگیری مرحلهای است که متخصص باید به تشخیص وجود اختلال در یکی از فرآیندهای یادگیری بپردازد.
********************
برنامهها و خدمات آموزشی
کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری
اگر شغل شما معلمی باشد، بدون شک گهگاه دانشآموزانی در کلاس شما بودهاند که با وجود اینکه تدریس شما برای همه کلاس یکسان بوده است در یک یا چند درس از دیگر شاگردان کلاس عقب افتادهاند،
شاید شما فکر کنید که این کودکان عقبمانده ذهنی هستند اما اگر پس از تستها و اقدامات لازم معلوم شد که این دانشآموزان در گروه دانشآموزان با ناتوانیهای یادگیری قرار دارند،
آن موقع نیاز پیدا میکنید به این که چه روشهایی را باید برای تدریس به کار گیرید و چه اقداماتی برای شما معلمان عزیز مفید باشد، البته نکاتی نیز ذکر شده که بد نیست والدین هم این نکات را برای رفع مشکل فرزندانشان بدانند
و شما معلم عزیز میتوانید این اطلاعات را در اختیار خانوادهها قرار دهید.
برنامه آموزشی کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری:
مفیدترین و مؤثرترین روش آموزشی اینگونه کودکان، آموزش انفرادی است، روشی که با تدریس در کلاسهای عادی کاملاً متفاوت است.
در آموزش انفرادی هدف این است که تجربیات مربوط به یادگیری به نحوی ترتیب داده شوند که احتیاجات کودک را مرتفع نمایند. بنابراین در آموزش انفرادی، جریانات تشخیصی با اجرای آموزش درمانی پایان نیافته و در حقیقت آغاز کار میباشد.
در واقع اساس کار آموزش انفرادی بر پایه تشخیص و درمان مداوم استوار است.
بدین معنی که معلم با توجه به احتیاجات جدید کودک، روش تدریس را مرتباً تغییر میدهد.
معلم آموزش انفرادی به کودک کاملاً به طور فردی توجه میکند، چنین معلمی به جای اینکه بر این امر تاکید داشته باشد که کودک چه کاری را نمیتواند انجام دهد، با دقت مشاهده میکند که او چه کاری را میتواند انجام دهد.
آموزش انفرادی را میتوان به منزله جریانات متناسب تدریس- ارزیابی دانست.
معلم نیز باید به طور متناوب نقشهای معلم و ارزیاب را ایفا کند. بدین طریق که ابتدا کودک را مورد آزمایش قرار داده و سپس مقدار معینی مواد آموزشی که بر اساس اطلاعات به دست آمده از آزمایش انجام شده طرحریزی شده است به کودک تدریس میشود.
چنانچه کودک آزمون را با موفقیت بگذراند، روشن میشود که تدریس موفقیتآمیز بوده و معلم برای مرحله بعدی یادگیری مواد جدیدی را طرح ریزی و به وسیله آن پس از آموزش کودک، کودک را مورد آزمایش مجدد قرار میدهد.
چنانچه کودک در آزمون توفیق نیابد، اشتباهات او مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد تا علت عدم موفقیت وی مشخص شده و خط مشی طرحریزی برنامه آموزشی بعدی نیز تعیین گردد.
آموزش انفرادی ممکن است به صور مختلف مانند: آموزش خصوصی، آموزش در گروههای کوچک و بالاخره آموزش در کلاس انجام پذیرد.
آموزش انفرادی به تصمیمگیری مداوم توسط فردی که مواد آموزشی را طرحریزی و تدریس میکند، احتیاج دارد.
جریان کامل آموزش انفرادی را میتوان به شکل دایرهای تصور کرد که در آن هر مرحله از آموزش، قسمتی از محیط این دایره را تشکیل میدهد، به طوری که در شکل مشاهده میشود جریان چنین سیکلی عبارتند از:
/*******************
نتیجه گیری:
ویژگیهای کسانی که دچار ناتوانی یادگیری هستند ممکن است از فردی به فرد دیگر فرق کند ولی وجه مشترک آن است که افراد با ناتوانی یادگیری اکثراً از هوشبهر متوسط یا بالاتر از متوسط برخوردارند.
دانش آموز دارای اختلال یادگیری ممکن است برخی از مهارتها را سریع یاد بگیرد و در مهارتهای دیگر کندی نشان دهد.
این کودکان قبل ازتحصیل قابل شناختن نیستند و وقتی هم که به مدرسه میروند به علت مقایسه بین آنها و دیگران از مدرسه زده میشوند
به علت ارزیابی خود و دیگران روز به روز ناتوانی آنها بیشتر میشود و بیشترین مشکلی که این کودکان دارند در فرآیندهای حافظه، توجه و دقت دارای نارساییهایی هستند.
اکثر ناتوانیهای یادگیری از طریق اختلالهایی در شنوایی، تفکر، زبان، خواندن، نوشتن، هجی کردن و حساب کردن خود را نشان میدهند.
البته کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در تمام زمینهها مشکل ندارند و ممکن است فقط در یکی از موارد بالا مثلاً خواندن مشکل داشته باشند.
مشکل ناتوانی یادگیری فقط در کودکان دیده نمیشود بلکه ممکن است درنوجوانان و بزرگسالان هم دیده شود.
کودکان دارای ناتوانی یادگیری
موضوع: تحقیق درباره ناتوانی یادگیری
با عضویت در یاس سل، فایل های خود را بفروشید و کسب درآمد کنید