جشنواره عید تا عید تخفیف‌های محصولات غنی فایل آغاز شد.مشاهده جشنواره

مشاهده دسته بندی بستن دسته بندی
امروز
پنجشنبه 10 آبان 1403
جزئیات محصول پرسش و پاسخ پشتیبانی این محصول

توضیحات محصول

تذکر مهم : برای دانلود تحقیق زندگینامه عبدالرزاق کاشانی و سایر مطالب سایت نسبت به خرید اشتراک ویژه اقدام نمایید. پس از خرید اشتراک ویژه به تمامی مطالب سایت دسرسی رایگان خواهید داشت.

 

 

در این پست از سایت غنی فایل، دانلود تحقیق زندگینامه عبدالرزاق کاشانی و     را برای شما قرار داده ایم.

این تحقیق کهدر مورد عبدالرزاق کاشانی، آثارش و ....   هست ، در قالب فایل ورد word و قابل ویرایش اماده خرید و دانلود می باشد.

در ادامه توضیحات تکمیلی این کتاب  رشته  ادبیات فارسی را مشاهده می نمایید.

تعداد صفحات: 68صفحه.

فرمت فایل: word ورد و قابل ویرایش.

موضوع:دانلود تحقیق زندگینامه عبدالرزاق کاشانی   .

برای دانلود فهرست این تحقیق که درباره کاشانی هست بر روی لینک زیر کلیک کنید

 

 

تکه ای از اواخر و اواسط این تحقیق.

آثار كاشاني
علامه كاشاني از معدود عرفايي است كه در دو حوزه عرفان نظري و عملي و نيز به زبان هاي عربي وفارسي قلم فرسائي كرده و الحق كه در هر دو ميدان با خامه شيواي خود چه صورتگريها كه نكرده است ما در اينجا، به اختصار از كتب و رسائل ايشان نامبرده و معرفي كامل را به كتاب ارزشمند <مجموعه رسائل و مصنفات عبد الرازق كاشاني>تحقيق شايسته و بايسته محقق ارجمند جناب آقاي هادي زاده واگذارمي كنيم.
الف: كتب
عمده شهرت كاشاني در ميان اهل عرفان به سبب نگاشتن دو شرح وزين بر< منازل السائرين> و<فصوص الحكم> و نيز گردآوري <اصطلاحات الصوفيه> مي باشد. در حاليكه ايشان داراي  اثر ديگر نيز مي باشند كه به مراتب از ارزش افزونتري براين سه برخورداراست،اين اثر گرانسنگ <تأويلات القرآن الكريم> نام دارد كه تأويلي عرفاني از تمام سور قرآن مي باشد.

بايد كه جناب آقاي هادي زاده < لطائف الأعلام في إشارات اهل الألهام> را -كه اصطلاح نامداي به مراتب حجيم تر از اصطلاحات الصوفيه مي باشدو بالغ بر 1560اصطلاح عرفاني را درخود جاي داده است.- اثر كاشاني دانسته اند.

البته به نظر مي رسد كه انتساب< لطائف الأعلام> به كاشاني – همانگونه كه آيت الله روضاتي نيز اشاره فرموده اند  - به سختي ميسر است چرا كه اولاً ايشان با اينكه در مقدمه

<اصطلاحات الصوفيه> از ديگر آثارشان نام مي برند، اما هيچ نامي از اين كتاب مهم درآنجا و ديگرآثارش به ميان نياورده است و ثانياً در آثار هيچكدام از عرفاني متأخر او نيز هيچگونه نامي برده نشده و ارجاعي به آن صورت نگرفته و استفاده‌اي به ميان نيامده است و اين خود بسيار سؤال انگيز است كه با وجود اصطلاح نامه‌اي به اين مهمي چگونه ممكن است كه نامي ازآن به ميان نيامده باشد و اين در حاليست كه از<اصطلاحات الصوفيه> ايشان به كرات نقل قول شده است .و به نظر مي رسد ادله اي كه جناب آقاي هادي زاده در اين زمينه ارائه نموده اند نيز پاسخگوئي ابهام موجود نمي باشد. چرا كه صرف وجود چند مشابهت نمي‌تواند دليل صحت اين انتساب باشد.

تاجائيكه مي توان گفت كه شخص صاحب ذوقي با توجه به كمبودهايي كه در <اصطلاحات الصوفيه> ديده به تكميل آن پرداخته ، اما بعداً و به مرور زمان نزد نسخه نويسان – به خاطر همان مسائل مشترك- به نام ملاعبدالرزاق مشهور گرديده باشد.


لذا با توجه به شواهد موجود به سختي مي‌توان به قطعي بودن اين انتساب رأي داد. پس ما نيز در اينجا فقط به تقدم وتأخر ديگرآثار او مي‌پردازيم .

با توجه به اينكه جناب كاشاني در مقدمه <اصطلاحات ا لصوفيه>از< شرح منازل السائرين>،<شرح فصوص الحكم> و<تأويلات القرآن الحكيم>  نامبرده اند، لذا با قاطعيت مي توان <اصطلاحات الصوفيه> را آخرين كتاب كاشاني دانست و با نظر به اينكه درشرح فصوص الحكم نيز به كرّات به تأويلات ارجاع داده‌اند.
مي توان حكم به متأخر بودن شرح فصوص نسبت به تأويلات داد. كه شاهد گفتار ما نظر دكتر عثمان يحيي در كتاب <مؤلفات ابن عربي> است كه درآنجا از نسخه‌ اي ازتأويلات نام


 مي‌برند كه در دو مجلد تركيه موجود بوده (سليمانيه: رقم 17،18) و مؤلف مجله اول در سال (727 هـ ق) و مجلد دوم را درسال (729 هـ ق) به اتمام رسانده‌اند.
حال با توجه به اينكه جناب كاشاني <شرح منازل السائرين> خود را تقاضاي غياث الدين محمد بن رشيد الله فضل الله نگاشته‌اند  و اينكه سالهاي وزارت ايشان بين سالهاي (728 تا 735 هـ ق) بوده است لذا مي توان به تاريخ 22 رجب المرجب سال (731 هـ ق )به عنوان فراغت از تأليف شرح منازل السائرين – در آخر يكي از نسخ- اعتماد نمود.


خلاصه اينكه علامه كاشاني پس از تأليف مجلد اول تأويلات در سال (727 هـ ق) و مجلد دوم آن در سال (729 هـ ق) در دو سال بعد ازآن <شرح فصوص الحكم> و <شرح منازل السائرين> را به رشته تحرير درآورده ودرآخر نيز به تأليف <اصطلاحات الصوفيه> دست يازيده است، پس تمامي كتب ايشان محصول دوران پختگي و اواخر عمر شريف اين عارف فرزانه بوده است.


رسائل فارسي
1- رساله مبدأ و معاد
2- رساله اي مختصر پيرامون مبدأ ومعاد
3- رساله تشريقات
4- رساله در تفسير قول النبي: ثلاث مهلكات و ثلاث منجيات
5- پاسخ به پرسشي درباره يكي از بزرگان
6- نامه شيخ عبدالرزاق كاشاني به علاء الدوله سمناني (تحرير اول)
7- نامه شيخ عبدالرزاق كاشاني به علاء الدوله سمناني( تحريردوم )


8- فوائد فارسي : 1- در حقيقت شكر 2- در سوال حضرت علي اميرالمومنين علي – عليه السلام- عن العدل و الجود أيها أفضل 3- در بيان تغاير معنوي ميان ما بعد لكن وما قبل آن در قول خداوند : ولكن سلم 4- في التوفيق بين الحديثين المذكوربين بالفارسيه
9- تحفة الأخوان في خصائص الفتيان ، بايد ياد آور شد كه اين رساله ، ترجمه شده عربي آن با همين نام مي‌باشد.
رسائل عربي
10- تحقة الأخوان في خصائص والفتيان
11- رسالة في القضاء والقدر
12- بيان مقدار السنه السرمديه و تعيين الأيام إلأهيه
13- ارسالةه المعادية
14- السوانح الغيبة و المواهب العنية
15- شرح حديث الحقيقة
16- الرساله العرفانية
17- فوائد العربيه :
1- في بيان قول النبي – صلي الله عليه وآله وسلم – الراحمون يرحمهم الرحمن
2- في اتحاد الذات مع الصفات أوتغايرهما
3- في التلفيق بين الحديثين
3-    في الجمع بين الحديثين
4-    ما لا رابطه بين الحق و العبد؟
6- في بيان المراد بما وقع في كلام المحققين من ذكر الوجه والشَعر لمحبوبهم
7- في شرح مسلة الباسط و الاعراض
8- في سبب تعلق النفس بالبدن
9- في ما يتعلق ببطون آيه الكريمة : أنا عرضنا الأمانة
10- في تقسيم السلاك الي الله إلي اربعه أقسام
11- في العلم الأاستدلالي
12- إن جميع الموجودات مرا يا وجه الحق تعالي
13- في تحقيق ما فعل آصف بن برخيا من حصول عرش بلقيس عند سيلمان
14- تعليقه علي «المفص في علم العربية»
ديوان كاشاني
الف – قصائد:
في بيان حقائق مناسك حق
كه و في مدح اميرالمؤمنين و امام المتقين علي إبن أبي طالب – عليه السلام والتحية- عند زيارة مرقده
ب : المتفرقات كه و في مدح حسين بن علي – عليهم السلام- عند الزيارة
دلايل انتساب تأويلات به كاشاني
مي دانيم كه كتاب تأويلات را غالباً منتسب به ابن عربي مي دانند و حتي باوجود دلايل روشن در اين زمينه باز هم ناشران عرب به خاطر سودجوئيهاي خود از درج نام ملا عبدالرزاق خوداري كرده و آنرا به نام ابن عربي چاپ مي كنند. ما در اينجا با ذكر دلايلي چند، انتساب اين كتاب به ابن عربي را رد مي نمائيم.
1- مقدمتاً بايد گفت كه جناب ملا عبدالرزاق در مقدمه <اصطلاحات الصوفيه> خود، كتاب تأويلات را ازآثار خود برشمرده اند : « وبعد فأني لما فرغت من تسويد شرح كتاب منازل السائرين و كان كلام فيه- و في شرح فصوص الحكم و تأويلات القرآن الحكيم- ..»  حال براي روشن شدن اين مطلب كتاب شرح نصوص ايشان مراجعه مي‌نمائيم.
2- ايشان در شرح فصوص خود نيز ارجاعاتي به كتاب تأويلاتش مي‌دهد كه به شرح ذيل مي‌باشد «.. علي تأويل التابوت بالبدن الأنساني وموسي بالروح يؤول فرعون بالنفس الأمارة و الشجر بالقوة الفكرية، فمن أراد التطبيق فليرجع إلي تأويلات القران التي كتبناها فليس هذا موضع ذكره»

ن ك : تأويلات القرآن الكريم انتشار يافته با نام تفسير ابن عربي،ج 1،ص 239، ج2 ص 24،22،21، 96،95
3- در جاي ديگري از شرح فصوص آمده است «و ثعباناً يلتقم ما زورته شجرة القوة المتخيلة و الوهمية من فرعون وقومه من الشبهة كل ذلك لطاعتها موسي القلب والروح و من أراد ترتيب القصه و تحقيق الحق في هذا المثل و نظائره فليطالعها في التاويلات التي كتبناها في القرآن»
ن ك : تأويلات القرآن الكريم انتشار يافته با نام تفسير ابن عربي/ ج 1،ص 239ص 22،21، 96-95
و در فرازي ديگر از شرح فصوص آورده اند «اصحاب الفترات هم الذين نشئوا في زمان الفترة بين رسولين فلم يعلموا بشريعة الرسول المقدم لأنه لم يدركها و لم يشرح بعد شرع النبي الآتي و لعل الصعيد الذي يحشرون فيه من أرض الساهرة، فمن أراد ان يطلع بحقيقه فليطبه من التأويلات التي كتبناها في القرآن»
ن ك : تأويلات القرآن الكريم انتشار يافته با نام  تفسير ابن عربي/ ج 2،ص 405
5- حال به دودليل متقن از متن كتاب تأويلات ايشان مي‌پردازيم : نخستين دليل اينكه ايشان در مجاه دوم در مورد حاضر كردن تخت بلقيس توسط اصف بن برخيا به نقل قول از ابن عربي پرداخته و مي آورند «قال ابن الأعرابي رحمه الله : إن الأتيان كان بأفنائه ثمة و ايجاده بحضرة سليمان والتكفير تغيير الصورة»

  اين نقل قول مربوط به قسمتي از فص سليماني است كه درآنجا مي‌فرمايند«فرأي في ذلك الزمان بعينه سليمان عليه السلام عرش بلقيس مستقراً عنده لئلا يتخيل أنه أدركه وهوفي مكانه من غيرانتقال و لم يكن عندنا باتحاد الزمان الأنتقال و إنما كاني اعدام وايجاد من حيث لايشعر أحد بذلك إلا من عرفه و هو قوله تعالي(بل هم في لبس من خلق جديد)»

 

مباني عملي تأويل عرفاني
اين مبناي مهم تأويل عرفاني از جايگاه ويژه اي برخوردار بوده ويكي از اصلي ترين وجوه تمايز عرفا از ديگر گروههاي تأويلي به شمار مي‌آيد كه در دو بخش به آن مي‌پردازيم.
1-تنها راه وصول به حقايق شهود وتصفيه باطن است: شايد بتوان گفت كه اين ديدگاه عرفا از نخستين دوره هاي پيدايش تصوف تاكنون به عنوان يكي ازوجوه اختلاف آنان با ديگر نحله‌هاي فلسفي وكلامي وفقهي و غيره بوده كه هماره نيز برآن پاي فشاري نموده اند.

از منظر عرفا علم حصولي به دليل اينكه با واسطه – يا همان وجود ذهني معلوم – بدست مي آيد علمي غيرقابل اتكاء و خطاپذير بوده وهرگز ما را به حقيقت معلوم نمي‌رساند وبراي اثبات مدعاي خود ادله زيادي ارائه مي‌نمايند.از نظر آنان فقط با شهود بي واسطه است كه مي‌توان به كنه حقيقت


اشياء دست يافته وآنرا فرا چنگ آورد. كه تقريباً‌ تمامي عرفا- از هر سلسله و مسلكي – در اين امر اتفاق نظر دارند.
2- وجود كشف و الهام به عنوان ابزار هاي دريافت حقائق : مي‌دانيم كه عرفا براي دستيابي به اين حقايق تصفيه باطن را مبناي اصلي كار خويش قرار داده و ثمرات آنرا وارد خاطر و كشف و الهام، غيره مي‌نامند كه اين مقدمه كسبي وآن ثمره وَهْبي است،

ما در اينجا چون  در مقام نشان دادن وجوه اشتراك و اختلاف اين اصطلاحات هستيم به صورت كلي آنرا در قالب كشف واهلام بيان مي‌داريم مخلص كلام به نقل از جناب علامه قيصري در مقدمات وزينش بر فصوص الحكم اينگونه است: كشف در لغت به معني پرده برداشتن است ودر اصطلاح عرفا:آگاهي يافتن بر معاني غيبيي كه در ماوراي حجاب قرار دارند مي‌باشد بر دوگونه است صوري ومعنوي.
كشف صوري در عالم مثال وازطريق حواس پنجگانه حاصل مي‌شود. اين كشف صوري ممكن است از طريق ديدن صورت ارواح يا از طريق شنيدن صداي آنان و يا از طريق حس بويايي ،لامسه ونيز چشايي صورت گيرد- متعلق كشف صوري يا مسائل دنيوي است و يا مسائل أخروي. از طرف ديگر كشف معنوي كشفي است كه مجرد از صور حقايق باشد و آن عبارت از ظهور معاني غيبي و حقايق عيني است.
ايشان پس از اينكه منبع مكاشفات را قلب انسان و عقل عملي نوراني مي‌داند كشف معنوي را ذو مراتب دانسته و مي‌آورند:«كشف معنوي داراي مراتب است اولين مرتبه ظهور معاني غيبي وحقايقي  عيني در قوه مفكره و بدون بكارگيري مقدمات و ترتيب دادن قياسات مي‌باشدكه «حدس» ناميده مي‌شود،درمرتبه بالاتر ظهور معاني غيبي در قوه عاقله‌اي است كه قوه مفكره در خدمت آن است كه همان قوه روحاني است كه درجسم حلول نكرده و نور قدسي ناميده مي‌شود.

مرتبه بالاتر مربوط به ظهور اين معاني در مقام قلب است كه الهام ناميده ميِ‌شود » ايشان سپس به مراتب بالاتر كشف از قبيل مشاهده قلبي، شهود
 روحي اشاره مي نمايند. وتفاوت وحي و الهام را در با واسطه بودن وحي وبي واسطه بودن الهام مي‌داند.

 

 

 

 

موضوع:   دانلود فایل ورد تحقیق درباره عبدالرزاق کاشانی .

-------------

با عضویت در یاس سل، فایل های خود را بفروشید و کسب درآمد کنید