جشنواره عید تا عید تخفیف‌های محصولات غنی فایل آغاز شد.مشاهده جشنواره

مشاهده دسته بندی بستن دسته بندی
امروز
یکشنبه 2 دی 1403
جزئیات محصول پرسش و پاسخ پشتیبانی این محصول

توضیحات محصول

تذکر مهم : برای دانلود پایان نامه اوضاع اجتماعی،تاریخی، سیاسی و فرهنگی بنی حماد در الجزایر  و سایر مطالب سایت نسبت به خرید اشتراک ویژه اقدام نمایید. پس از خرید اشتراک ویژه به تمامی مطالب سایت دسرسی رایگان خواهید داشت.

 

 

در این پست از سایت غنی فایل،  پایان نامه اوضاع اجتماعی،تاریخی، سیاسی و فرهنگی بنی حماد در الجزایر      را برای شما قرار داده ایم.

این پایان نامه که اوضاع سیاسی اجتماعی فرهنکی تاریخی بنی حماد را به تصویر کشید  هست، در قالب فایل ورد word و قابل ویرایش اماده خرید و دانلود می باشد.

در ادامه توضیحات تکمیلی این تحقیق  رشته تاریخ هست  را مشاهده می نمایید.

تعداد صفحات: 181 صفحه.

فرمت فایل: word ورد و قابل ویرایش.

موضوع:   پایان نامه اوضاع اجتماعی،تاریخی، سیاسی و فرهنگی بنی حماد در الجزایر   .

 

برای دانلود فهرست این تحقیق که درباره  بنی حماد  هست بر روی لینک زیر کلیک کنید

 

 

 

تکه ای از این تحقیق.

 (علوم ديني )
1-  ادب و لغت
علوم لغت و ادب فرصتي شد براي ترقي و رشد در حمادي ، ادب شامل نثر و نظم بود و در مورد احترام و ذوق تمام طبقات ، پادشاهان، وزرا ، مردان دولت ( دولت مردان ) ، علما ، طبقات بالا و پايئن .
و در زبان عربي فصيح و روان جدا از زبان فكري، فرهنگي و بومي آنها بود . لهجه‌هاي مختلف سرزمين ها و توابع مانند بربري و بود كه در بينشان رواج داشت ، اين عصر يعني عصر حمادي ها از عصر هاي طلايي مغرب و اندلس بود كه فصل جديدي در زندگي اجتماعي بازي مي كرد وليكن زبان عربي بعنوان زبان زندة قوي ، آسان در حيات فكري آن رشد كرد و زبان رسمي و دولتي شد ،

شمار زيادي از نويسندگان ، شعراء ، لغوي دانان ، زبان شناسان به زبان عربي فصيح در جزاير حمادي داد سخن داده اند ، ابو عبدالله الكاتب محمد الكاتب معروف به ابن دفرير يكي از نويسندگان دولت حمادي در زمان يحيي بود ( يحيي موجب سقوط دولت شد ) و عماد اصفهاني نامه اي از يحيي در زمان سفوط ذكر مي كند و دليري كرد نسبت به بعضي از امراي عرب در آن سرزمين و مي گويد .

كه : سپاس باد خدا را آنچه كه مي‌خواهد و راضي هستيم به قسمت و تسليم ايم به قدر و سرنوشت و درود بر محمد ( ص ) بهترين بنده و برخاندانش و اصحابش ، خداوند آنچه مي خواست واقع شد و تا آخر نامه .
ابوالقاسم عبد الرحمن كاتب معروف به ابن القاسمي عماد رساله اي ازاوداردبه يكي ازاتباع حمادي وتاييد مي كنند تعداد زيادي از خاندان موالي دولت وگفته :
«استاد بونار »بيان مي دارد كه ابن القاسمي تا نيمه اول ( قرن 6 هـ ) زنده بود در زمان العزيز و يحيي ، ابن القا سمي خدمتگزار موحدين بود و از مشهورترين نويسنده، عبد المومن بن علي و بعد از مركش جانشين او عبد المومن ابوالفضل جعفربن احمد مشهور به ابن محشوه از شهر بجايه بود وفات كرد سال ( 598 هـ ) ، از مشهورترين شعراي حمادي ابو حفض عمر بن فلغول كاتب العزيز و پسرش يحيي بن العزيز حمادي بود.

و همچنين علي بن زيتوني شاعر بود كه شعرهايي در فن توشيح ، توشيع ، قصيده ، تقطيع و غنايي مي‌سرود، شعراي ديگري چون ابراهيم بن الهازي ، علي بن طبيب ( شاعر طبيب ) يوسف بن مبارك از موالي بني حماد كه در مدح بني حماد شعرهايي سروده و ابن ابي المليح طبيب ، علي بن مكوك الطيبي ، حماد بن علي ملقب به البين و محمد بن البين ، از نويسندگان حمادي و شعرايشان علي بن ابي الرجال مشهور به ابي الحسن از ثروتمندان شهر تاهرت بود نسبش به قيروان مي‌رسد مدتي، در قصر المعز زندگي كرد و در تونس به سال(1040 م ) ( 432 هـ ) مرد

و ابن اديب ابو علي الحسين بن محمد بن احمد تميمي تيهرتي ( تيهرتي ) ريب آگاه به زبان و شعر بود ، ولي او به قيروان سفر كرد و در سال ( 430 هـ ) در آنجا وفات كرد و ملقب بود به قاضي شهيرتي و نسبش قيرواني بود و از مشهور ترين آنان در اين عصر يوسف بن محمد بن يوسف ابوالفضل معروف به ابن نحوي از قلعه بني حماد بود و آگاه به اصول دين و اجتهاد و از ادباي مشهوري بود كه اشعار مذهبي مي سرود .
يوسف ورجلاني كه در بور قله متولد شد درسال (500 هـ) (1106م) از بزرگترين ادباي زمان بني حماد بود و نزد بزرگان آن سرزمين تعليم ديد و به اندلس و مشرق سفر كرد و بعد از فراگيري علوم به سرزمينش برگشت و 7 سال در آنجا ماند و به «جاحظ » ملقب شد زيرا تدبر در علوم و فنون بسيار مي كرد . مهم ترين نوشته ها و كتابهاي كه از او بجاي مانده عبارتند از : تغسير قرآن درنحو 7 جزء ، فتوح المغرب ، العدل و الانصاف در اصول فقه در 3 جزء، قصيده مجازيه در 350 بيت ، مدوج الذهب در فلسفه ، ترتيب مسند الربيع بن حبيب ، الدليل لاهل العقول كه دايره المعارف كوچكي مي باشد و در سال ( 1306 هـ ) (1888 هـ) به طبع رسيد .
از مشاهير ديگر كه شاعر معروف مي‌باشند ابو عبد الله محمد بن عبد‌الله بن زكريا القلعي الاصمم از قلعه بني حماد بود و به سرزمينش مشرق سفر كرد و شعري دارد در مدح كرامه بن منصور بن ناصر‌بن‌علناس كه عماد اصفهاني آنرا آ ورده است .

همچنين ابو محمد عبدالله بن سلامه اصلش از بجايه است و سفر كرد بسوي مصر و ابن رشيق مسيلي قيرواني كه در سال ( 463 هـ ) وفات كرد اصلش از مسيله بود درو ابتدايي را فرا گرفت و نزد پدرش صنعت صباغه را فرا گرفت و آن صنعتي بود كه در عصرش رواج داشت و بسوي قيروان سفر كرده و بيش از 30 تاليف از كتاب و نامه از او بر جاي مانده است و مشهور ترين آن كتاب « العمده » بود .
از شعرا يي كه با دولت حمادي مراوده و ارتباط داشت شاعر حمادي محمد بن علي بن حماد ابتدا در قلعه و بعد در بجايه بود و در سال  ( 628 هـ ) وفات نمود و شعر در رثايي دولت حمادي سروده و تنها رثايي كه ما را به دولت مدتبط مي كند چكيده اي از آ ثار او وجود دارد كه درجه و رتبه اورا بالا برده است .
در زمينه علم لغت حسن بن علي تيهرتي است كه در سال ( 501 هـ ) وفات كرد و جزولي استاد ابن معطي كه ابن مالك را ستود و از لغويين ديگر ابو طاهر عماره بن يحيي از بجايه بوده است شكي نيست كه تعداد زيادي بودند كه براي طلب علم به بلاد غربي سفر كردند .
(تاريخ و جغرافيا )
 تاريخ و جغرافيا مانند علوم ديني و لغت مورد علاقه و تشويق علما نبوده است و آن ضعف و سستي دولت حمادي بود كه بيشتر به عنصر عربي و اسلامي اعتبار و ارزش مي‌گذاشتند و سعي در جهت غربي كردن مغرب داشتند، همان طور كه از تاريخ ، تنها تاريخ بربري معتبر بود و آن احساس مي شود كه برتري داده مي شد به تمدن جديد مانند دين و زبان كه مورد علاقه شان بود ،

و اما فلسفه كه دشمن بربرها در مورد مسايل عقلي واضح و آشكار بود و مباحث جدلي و جدل را نيز از حدي اعتدال مي‌گذراندند مانند مذهب مالكي كه شيوع پيدا كرد در مغرب در درجه اول تنها سينه به سينه منتشر مي شد و راهي شد كه بر فلسفه نيز تاثير گذاشت.

اسامي مشاهير و مورخان به شرح زير است : ابن محمد قلعي كه جامع بحاضره در بجايه درس مي داد ، محمد بن ميمون فرزند ميمون قاضي قلعه و يوسف و رجلاني در سال
(500 هـ) متولد شد و فتوح المغرب از او حكايت مي‌كند. ابن الأبار كه العزيز بالله بن منصور بن ناصر بن علناس بن حماد صنهاجي هشتمين امير حمادي «حماد بن ابراهيم بن ابي يوسف مخدومي » كه براي او كتابي در تاريخ تاليف كرد .
از مورخيني كه با دولت ارتباط داشتند و منسوب به آن هستند را مي توان از ابوعبدالله محمد بن علي صنهاجي مولف كتاب در تاريخ صنهاجي به نام ( التبذ المحتاجه في اخبار صنهاجه ) و ( اخبار ملوك بني عبيد ) و ( اعلام بفوائد الاحكام ) را نام برد .
بدون ترديد در علم جغرافيا حماديون اهتمام و توجه بيشتري نشان مي دادند بيشتر مغربي ها بسوي شرق سفر مي كردند و در سفرهاي علمي شان در زمينة حج كه پايه و اساس اسلام بود و همچنين در زمينه هاي جغرافيايي اندلس و شرق تحقيق مي كردند ، وقتي معز الدين فاطمي با ارتش مغربي مصر را گشود و اين ارتش در مصر مستقر شدند و جزء جامعة مصري شدند دليلي بود براي سفر مغربي ها بسوي مشرق. مانند ابن حوقل ، بكري ، ادريسي و كه در زمينه جغرافيا در اين عصر به اين مناطق سفر كرده و تحقيقاتي نمودند
( علوم تجربي )
اين علوم زمان دولت حمادي با ارزش و مهم تلقي مي شد و براي كساني كه سعي در پيشب جستن و رقابت و رفاه بيشتر داشتند اهميت خاصي داشت، اين علوم علي رغم داشتن تخصص و حرفه اي بودنش ولي از علوم ديني ، لغوي ، ادبي جدا نبود ، و افراد مشهوري در اين رشته همانند رشته هاي شعر ، فقه ، نحو و …. وجود داشتند

مثل ابن ابي مليح طبيب و پزشكي ماهر و زبر دست و مشهور ، ابن نياش بجايي كه در اواخر قرن پنجم مرد ، پزشكي بسيار ماهر و دانا و آگاه به علوم طبيعي و در ساير علوم فلسفي، عمر بن بيروخ ابو جعفر قلعي كه آگاه به دواها و آشنا به امراض و علاج آنها بود و آثاري از قبيل ( حواشي بر كتاب قانون ابن سينا ، شرح فضول ابو قراط در ارجوزه و ذخيره الباب في الباءه ) و قلعي از افراد بومي قلعه بوده و به بلاد مختلف مسافرت مي‌كرد تا اينكه در دمشق به سال (‌575 هـ ) مرد ، محمد بن ابي بكر منصور قلعي در طب ، رياضيات، حساب ، علم ديني ( فرايض ) تبحر داشت .
ادريسي از وجود مقدار زيادي گياهان نافع در صنعت پزشكي از كوه مسيون شمال بجايه مثل حضن ، سقولومند ، و ديون ، برماريس ، قنطوريون ، زراوند ، قسطون ، افسنتين و ….. خبر مي دهد كه بد ست مي آمد ، و سعي و كوشش وافر مي كردند در زمينة دارو شناسي ، طب ، در دولت حمادي از وجود گياهي به نام فوليون كه اهل قلعه مي‌نوشيدند بخاطر دفع گزش عقرب در طول ساليان سال خبر مي‌دهد.
ساختمان سازي و تعمير در زمان حماديون به عهده مهندسين بود كه در هندسة معماري و طبيعي پيشي جستند از ديگران، تا آنجا كه امراو پادشاهان به آنها توجة زيادي مي كردند و اين دليلي بود بر نو آوري و ابداع اشكال هندسي معماري و خانه سازي .
در علم فلك علي بن ابي الرجال تاهرتي متوفي به سال ( 432 هـ ) آثار علمي زيادي دارد مثل كتاب « البارع في احكام النجوم » كه به اسپانيايي و لاتيني نقل و ترجمه شده و كتاب « ارجوزه في احكام الفلكيه» كه در اين كتاب در زمينة احكام فلكي مطالبي آورده ولي با تمام اينها در زمينه اين علوم تجربي نسبت به علوم عربي و اسلامي اهمال و سستي صورت گرفته است .
بناي شهر حمادي (قلعه) توسط حماد در سال (400 هـ) صورت گرفت ،‌برج وبارويش را به اتمام رسانيد، مساجدو مهمان سراهاي بسيار در آن ساخت ، شهر آبادان و از مزاياي تمدن برخوردار گرديد. از بلاد دوردست دانش پژوهان و ارباب صنايع به آنجا روي آوردند زيرا هم بازار كسب و كاردر آنجارايج بود و هم بازار علم.
( فنون و عمارت )
دولت حمادي در زمان الناصر بن علناس با نوآوري ، ابداع فنون جديد و رشد و شكوفايي جامعه در اين زمينه ترقي و رشد كرد، و روشهاي گوناگون براي ارعاب و تر ساندن دشمنان خارجي و داخلي ، و همچنين روابط سالم، درست واستواري باهمسايگان خارجي  داشتند واين بهترين وبارزترين عامل براي رشد وشكوفايي فنون مختلف دولت بود دربيشتر مواقع ازعمرآن جامعه حمادي جامعه اي بازبود براي هر جستجوگرو كاوشگر وداراي امنيت وآرامش يكسان داشت وفنون ولوازم مختلف را از ديگران اقتباس مي كرد يا مبادله مي‌كرد، خصوصاً با اندلس و شرق عربي. در بيشتر مواقع خلافيت و ابداعات فراواني از جمله معماري وهنر تزئيني وجود داشت وبني حماد به اندلس رفته وهنر خودرا درآنجا انتشارداده بود .
همانطوركه دكتر سعد شلبي مي‌گويد: منصور حمادي جامعه رامانند ملوك  اندلس دررفاه وآسايش قرار داد، همان گونه كه خود نيز در رفاه وخوشگذراني بازنان اندلس زندگاني مي گذراند وفنون، ادب ، غنا عربي ووسايل تزئيني در قلعه قبل از ظهوراين هنر در درياي مديترانه رواج پيدا كرد .
بديهي است كه بجايه بعداز ويراني قيروان آبادشد ووارث جزء بزرگي از تمدن تونس شد وپايتخت تمدن مغرب اوسط وادني شد، موسيقي وغنا در ساية دولت حمادي در ميان پادشاهان وامراي حمادي وجود داشت، افراد فن دراين زمينه را استخدام ميكردودرمجالسشان مي نشستند وگمان اين مي رفت كه موسيقي آنها متأثراز موسيقي اند لس بوده است ، اند لسيون در قسمت غربي جهان اسلام بودند وشايد تأثيرات شرقي نيز دراين امردخيل باشد،

از غناي عربي محلي كه گروه هاي بياباني وبربري دركوهها ميخواندند نيزتاثير پذيرفتند ،آوازوشعرهاي حماسي از ابتكارات هلاليون بشمار مي رفت .كساني كه از عناصر فرهنگي حمادي به حساب مي‌آمدند .

خط، رسم ،  نقاشي ،كنده كاري ، هنرتزئيني از فنون وهنرهاي دولت حمادي بود.
اين فنون و هنرها باتحول ودگرگوني  دولت تغيير نمود وبا اموراجتماعي ، اقتصادي ،فرهنگي،جامعه حمادي ارتباط مستقيم داشت.
هنر قلعه با بجايه فرق مي كرد، ما نمي توانيم در اين دو محل هنري مشابه آن در جاي ديگر بياييم و پيدا كنيم، اصول هنر و معماري قلعة المنصوريه مانند اصول و فنون قاهره و به ويژه بغداد است: فسيفساء ظريف، كنده‌كاري روي گچ، مقرنس‌هايي از انجير كه پوشيده از شيشه‌هاي ظريف رنگارنگ (مينا) و اشكال تزييني هندسي.  
ظروف لعابي و چيني كه در قلعه يافت مي‌شد مخصوص امراي صنهاجه بود و مشابه آن در جليه بود و رشد كرده و اهميت سياسي يافت و كمتر از يك قرن و بعد از آن اهميتش را از دست داد،

اما بجايه بالعكس از زمان زندگي وحيات امراء حمادي و بعد از آنها اجناس سياسي رواج داشت نظير شيشه بحدي در كنار درياي مديترانه و سفال، چيني كه بر آن اطلاع حاصل شد.
جانشينان حماديون نيز فنون و صنايع متعددي داشتند مانند رخام، چوب، هندسه هاي تزييني،‌برنز،‌شيشه لعاب ،‌سفال ،‌چيني ،‌خطوط تزينين ،‌سنگ حمادي كه براي قبور در بجايه وجود داشت كه در موزه بجايه موجوداست و خط دولت حمادي كه شبيه به خط كوفي بود وخطوط ديگري كه در حفريات قلعه و بجايه كشف شده است،‌جد از آن سنگ قبر،‌طاق‌هاي درها، خطوط كوفي و تطور فرهنگي كه در بجايه و زمان الناصر اتفاق افتاد.
در حفريات آنها ظروف تزييني (كاسه)، سقف هاي گچ كاري شده بشكل مربع، و موارد ديگري كه يافت شده است و در سرزمين هاي ديگر نيز ‌طلا، نقره ، خم هاي بزرگ، ابريق ها ،‌كاسه هاي بزرگ، ظروف آبخوري ، مركب دان ، چراغ ها ، شيشه هاي عطر بخصوص در قصرها و در جامعه حمادي ديده مي شد،‌هنر اسلامي وغربي در اين دوران مانند رسم، كنده كاري ، نقاشي از ديگر هنرها بود كه  درخشيدن آغاز كرد.
مساحت بجايه 1500 هكتار يا 150000 متر مربع،‌21 قبيله يا محله ، 73 مسجد، جمعيت 100000 نفر، درموقع ساخت بربرها فراوان بوده،‌آب شرب ،‌چشمه هاي جاري فراوان بود، شهر طوري ساخته شده بود كه دشمن به آن كمتر مي توانست دست يابد و پايتختي با ابهت بود كه از حمايت ذاتي دولت برخوردار بود ،‌چشمه هايي داشت كه دور ديوار شهر را فرا گرفته بود چشمه ها در طرف بالاي شهر قرار گرفتند و راه خود را بسوي بازارها و آب داخل منازل باز مي‌كردند.
ملاحظه مي كنيم كه شكل هندسي شهرهاي حمادي بيشتر در جهت بناي بازارها بوده است و همچنين باغ هايي كه در اطراف قصرها و باغ هاي عمومي ، جدول ها ، نهرها محصور شده اند‌، بيشتر اهل آنجا طبقه حاكم و پيروانشان هستند و بيشتر آنها بيگانه، مسيحي، يهودي بودند.
شهرهاي حمادي خالي از مهمان خانه ها،‌مساجد،‌مراكز علمي، محافل جشن،‌سرور، نمايشگاه و.. نمي باشد. كه از لزومات شهرهاي متمدن بوده است. هنر معماري يا هندسه معماري جزء آثار مهم حمادي است بسياري از قصرها، مساجد نمايانگر اين تمدن است .

حفرياتي كه «بلانش» بيليه، خولفان» در اين زمينه انجام داده اند بارزترين نماد تمدن بني حماد مي باشد،‌ حفرياتي كه در قلعه صورت گرفته تا امروز از بين نرفته، در پايتخت قديمي حمادي (قلعه) كمتر از سه قصر و جامع نبود مساحت اين قصرها از 250 متر طول و 160 متر عرض داشت و مساحت خارجي قصر دريايي است و اما جامع بناي بزرگ مستطيل شكل به شكل 66 م در 54 م و احاطه دارد بر ديوار خارجي شهر،‌بغير از پايه هاي آن بقيه ويران گشته، در ابتداي كار در حياط از آهك و ساروج درست شده بود و پايه و ستون آن از رخام سفيد است و آن بر ميخ هاي استواري تكيه داده بود كه به زمين ثابت و محكم شده است.
قصر دريايي كه با كمك ناصر و منصور بناشد از بارزترين قصرهاي حمادي در قلعه بود و از لحاظ خطوط هندسي ممتاز و شاخص گرديد و از نظر معماري از قصر غزناطه  برتر و ممتاز گرديد و مانند شهري بزرگ بود كه حاكم در آنجا سكونت داشت و قصر الخلاقه يا قصر الحكومه يا دارالاماره ناميده مي شد.
و ترجيح مي دهيم به آن قصر الملك يا قصر بزرگ بگوييم و در گوشه شرقي آن عدالت خانه يا دادگاه وجود داشت موازي با اين بنا، بناي ديگري بود براي ديدارهاي رسمي كه شامل تالارهاي بزرگ بر دو در داخل قصر، بركه ي بزرگي قرار داشت بطول 60 متر و عرض 15 متر محيط بر تالارهاي بزرگ و رواق‌ها، و ماهيها كه در اين بركه شنا مي‌كردند. قصر پوشيده بود از رخام و سواحلي كه غير قابل وصف مي‌باشد،

در شرق قصر منزل امرا، و خانواده‌هايشان بود و مشتمل بود برخانه‌هاي فراوان و تالارهاي بسيار با نقوشي زيبا و تزئينات فسيفساء و قصر البحرو يا دارلبحر در حفريات بيليه آمده است و همچنين حفريات معاصرين.
«برج المنار» زمان الناصر آغاز و در زمان منصور كامل گرديد (قصر المنار يا قصر الاشارات) اين برج از بارزترين ابداعات و نوآوري‌هاي هندسي حمادي در قعله و مشهورترين اثر از آثار آنان بحساب مي‌آمد. در اولين پايتختشان اين برج دو ديوار بلند داشت مثل ديوارهاي مؤذنه، ساخته شده ازسنگ‌هاي بزرگ، سنگ تراشيده شده نيز از بين النهرين و بلاد ديگر آورده مي‌شد و كمك مي كرد براي پر كردن روزنه‌هاي موجود در ديوارها از پايه تا قله و اين برج محكم و استوار است،

قبه‌اي بر روي آن قرار دارد كه از آثار مهم و زيباي عصر مي‌باشد؛ و در طرف ديگر قصر البحر و المنار در قلعه قصرهاي ديگر و فراواني وجود دارد و از آن جمله قصري است منسوب به حماد به نام «قصر حماد» و دو قصر كه منسوب است به منصور  به نام‌هاي قصر السلام و قصر الكوكب. احتمال دارد كه قصرهاي ديگري در زمان القائد بن حماد و بلكين بنا شده باشند كه كشف نشده باشند.
در بجايه حركت عمراني بسرعت رشد كرد و الناصر و منصور تاثير زيادي در اين رشد و شكوفايي داشتند «قصرالؤلؤ» توسط الناصر ايجاد شد و يكي از عجيب‌ترين قصرهاي دنيا در عصرش بود و در سال 407 ايجاد شد. «قصرلؤلؤ» بيشتر از قصرهاي ديگر حصار و ديوار دورتادورش را فراگرفته، دارالبحر قلعه بود صاحب الاستبصار بيان مي‌دارد كه بهتر از اين قصرها ديده نشده، جايگاه آن از دريا دور نيست و پنجره‌هاي آهني و درهاي باشكاف‌هاي زياد و خميده و كج دارد، ديوارهاي مجالس رسمي آنان از رخام سفيد ازبالا تا پايين است و بهترين نقوش با طلا، لاجورد، تصاوير زيبا و نوشته‌هاي نيكو روي آن نقش بسته بود.
«قصر بلاره» كه نسبت آن به عروسه بلاره دخت تميم بن معز مي‌رسد براي بني منصور بوده و «قصر عروسين» كه منصور و پسرش همان‌طور كه ابن خلدون توصيف مي‌كند به ساختن قصر حريص بودند  او كسي است كه سرزمين بني‌حماد را متمدن كرد، در صنعت و ساختمان سازي ريزه كاري و ظريف كاري بخرج داد و قصرهاي ساخته، آب‌هايي در باغ‌ها و بستان‌ها روان ساخت.
منصور بن ناصر به ساختن ابنيه مولع بود و در طرح مباني آنها صاحب ذوق و سليقه بود، آب انبارها، قصرها ساخت و باغ‌ها و بستان‌ها احداث كرد، و آب به آنجا كشيد، در قلعه از بناهاي اوست: قصر الملك،‌المناره، الكوكب، قصر السلام و در بجايه قصر الؤلؤ و قصر اميميون.
ذكر كرديم شاهكاري‌هاي معماري قلعه را، وتوجه آن به اين امر برخلاف بجايه كه پايتخت سياسي شد و پايه‌هاي سياست در آنجا استوار و محكم گرديد. در آنجا نيز آثار معماري مانند قصر همان طور كه ابن‌حمديس صقلي ذكر مي كند وجود داشت حياط و ميدان آنجا زمينش نرم و خاك آنجا مانند مرواريد مي‌درخشيد، نورهايي كه شب و روز درخشش داشتند،

شيراني كه ازدهانشان آب به اطراف و اكناف قصر مي‌ريخت، ميوه‌هاي تازه، درختاني كه از طلاي درخشان درست شده بودند، حوض‌ها، بركه‌ها، درهاي بزرگ زينت داده شده، سقف مطلا و نيكو كه به منصور منسوب شده بود. در بجايه قصرهايي ديگري نيز مانند خلاص، نجمه، ميمون وجود داشتند. ابن‌حمديس ابن قصرها را اينگونه وصف مي‌كند اما شاهد و نشانه‌ محكمي از اين اوصاف نمي يابد و در بعضي از ابيات قصيده‌اش ذكر مي كند مانند قصر نجمه و…
علي رغم وصف «كتالوج»بجايه نقل از مخطوط بجادي كه قصر مشرق شبيه برآمدن يا طلوع خورشيد است از لحاظ درخشندگي ،‌هفت در داشت كه در يكي دولنگه در از چوب محكم و استوار ساخته شده بود. و تمام اين اوصاف در قصيدة  ابن حمديس آمده ولي وصف آن دقيق و محكم نيست در مورد قصر نجمه و احتمالا ديگر قصرها.
يحيي قصر النزهه را بالاي كوه عيوف به جيجل نزديك دريا و شهر بنا كرد، وليكن زمانيكه نرمان ها درسال (538هـ) به شهر حمله كردند از آثار آن چيزي جز منبر جامع بزرگ در پايتخت الجزاير (جزاير مزغنه) باقي نماند كه بر آن خط كوفي نوشته شده در سال 470 ه و … از بزرگترين آثار معماري اسلامي حمادي جامع الكبير قسنطينه بود و شكي در آن نيست چنانكه «دكتر رشيد بورويبه» در اطروحه براي للماجستير سال (1960 م) اين اثر را براي بني حماد ذكر كرده 

دكتر سه كتاب داخل محراب كشف كرد،‌شادبووميريس نقل مي كند كه بنا تمام شد در آخر قرن(13م.) و كتاب تاريخي ديگري به حروف است در سال (455 هـ) 1063 م و اين دو كتاب موجوداند در داخل محراب كه منسوب است به جامع بزرگ قسنطينه . ترميم ها و اضافاتي در اين جامع صورت گرفته، اما تنها جدارهاي شمالي وجنوبي آن باقي مانده است.
 
موضوع:   پایان نامه اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی بنی حماد در الجزایر   .
   المراجع العربيه
1-    ابن حمديس القطي‌(د.سعد شلبي) رساله ما جستير بدارالعلوم (في تاريخ الارب) .
2-    الاستبصار في عجايب الامصار – وصف مكه و المدينه و مصر و بلاد المغرب – لكتاب مراكشي من كتاب القرن السادس الهجري – نشر و تعليق د – سعد زغلول عبدالحميد، مطبعه جامعه الاسكندريه سنه 1958م.
3-    االاسلام (هنري ماسيه) ترجمه بهيج شعبان – منشورات دارعويدات – بيروت.
4-    الاسلام في المغرب و الاندلس (ليفي بروفنسان) – ترجمه د –السيد عبدالعزير سالم – نشر مكتبه النهفته المصريه – سلسله الالف كتاب سنته 1956 م.
5-    الاسلام و الثقافه العربيه ج1 (جزء الاول) (د. حسن احمد محمود)‌- دارالنهفته المصريه 1963 م.
6-    بجايه (كتالوج) سلسله الفن و الثقافه – نشر وزاره الاخبار الجزائريه  ، ‌اشراف د. بوروبيه – مدريد 1970 م.
7-    البيات المغرب (ابن عذاري المراكشي) كان حياً سنه 712 ه – بيروت – مكتب صادر 0 مطبعه المناهل 1950 م.
8-    تاريخ الاسلام السياسي (د.حسن ابراهيم حسن) ج 4 الطبعه الاولي – مكتبه النهفته المصريه – سنه 1963 م.
9-    تاريخ الشعرب الاسلاميه (امپراطوريه الاسلاميه و انحلالها) كارل بروكلمان – ترجمه د – بينه فارس‌و منير بعلبكي – نشر دارالعلم للملايين – بيروت – الطبعه الاولي 1949 م.
10-تاريخ المغرب العربي (د.سعدزغلول عبدالحميد من الفتح العربي حتي قيام دول الاغالبه و الرستميون و الادارسه) ج 1 – دارالمعارف 1965م.
11- تاريخ العرب (مطول) د. فيليپ حتي و آخرين – ج 2 – طبع و نشر دارالكشاف – بيروت – 1951 م.
12- التذكار فيمن ملك طرابلس و ماكان بها من الاخبار (لابن غبوش ت: قرن‌13 هـ) تصحيح الطاهر احمد الزاوي – مكتبه النور – طرابلس 0 الطبعه الثانيه 1967.
13- تاريخ الاسطول العربي (محمد ياسين المحمودي) مطبعه الترقي بدمشق
14- التاريخ الاسلامي و الحضاره الاسلاميه ،‌الجزء‌الرابع (د – احمد شلبي) مكتبه نهفته مصر (الطبعه الاولي و االثالثه).
15- التاريخ الدوله الفاطميه في المغرب ،‌مصر، سوريا،‌بلاد العرب (د.حسن ابراهيم) الطبعه الثانيه 1958 – مكتبه النهفته المصريه – القاهره.
16- الحكام بامرالله (محمد عبدالله عنان) مطبعه لجنه التاليف و الترجمه و النشر – ج 1 – 1959م.
17- دايره المعارف الاسلاميه – الطبعه الثانيه 1934 – ترجمه د. محمد الفندي و آخرين .
18- الدعوه الي السلام (سي توماس آرنولد) الطبعه الثانيه 1957م مكتبه النهفته المصريه.
19- ديوان ابن حمديس (ت: 527 ه) تحقيق د: احسان عباس – دار صادر بيروت 1960 م.
20- سندرات الذهب في اخبار من ذهب (عبدالحي بن العماد الحنبلي)‌1089 هـ نشر مكتبه القدس سنه 1350.
21- العبر في اخبار العرب  و العجم و البربر (عبدالحرمن بن خلدون ت: 808) الجزء السادس منشور دار البناني 1968م.
22- عنوان الدرايه في من عرف من العلماء في المائه السابعه بيجايه (لابي العباس العنبريني ت 714ه) الطبعه الثعالبيه بالجزاير 1328هـ).
23- فتح العرب للمغرب (د.حسين مونس) نشر مكتبه الآداب بالجماميز – الطبعه الاولي 1947 .
24- قاده فتح المغرب العربي (محمود شيت خطاب) الطبعه الاولي – 1966 نشر دارالفتح للطباعه و النشر.
25- القاموس الاسلامي – المجلد الثاني – احمد عطيه الله – نشر مكتبه النهفته المصريه 1963م.
26 -الكامل في التاريخ للشيخ عزالدين ابن الحسن المعروف بابن الاثير
ت: 630 ه. دارصادر بيروت 1967.
27- كتاب الجزاير (احمد توفيق المدني)‌طبع دارالمعارف – طبعه الثانيه 1963.
28- - مجمل التاريخ الادب لتونسي من فحر نفتح العربي لافريقيه الي العصر الحاضر – الحسن حسن عبدالوهب- لطبعه الثالثه – نشر مكتب بتونس.
29- مروج الذهب و المعادن الجوهر (4 اجزاء)للرحاله ابن الحسن علي بن الحسين بن علي المسعودي ت: 346 ه – ضبط يوسف اسعد داغر 0 نشر دار الاندلس – بيروت – طبقه الاوالي 1966.
30- المسالك و الممالك لابن الحاق ابراهم بن محمد الفارس الاصطخري المعروف بالكرخي (ت: النصف الاول من القرن الرابع الهجري) تحقيق محمد جابر عبدالعال العيني ،‌وزاره الارشاد 1961 – قاهره.
31- المغرب الاسلامي – منذ بناء معسكر القرن حتي انتهاء ثورات الخوارج سياسه نظم لقبال موسي – استاذ مساعد بجامعه الجزاير – طبقه الاولي – مطبقه البعث بقسنطينه 1969م.
32- المغرب الكبير ج 2 – د. السيد عبدالعزير سالم – الدار القوميه للطباعه و النشر 1966.
33- المغرب في ذكر بلاد افريقيه و المغرب – جزء من كتاب المسالك و الممالك لا بي عبدالله البكري، ت: 487 هـ د. السيد عبدالعزيز سالم – الدار القوميه للطباعه و النشر، 1966 م.
34- معالم تاريخ المغرب و اندلس.
35- صديق – عبدالرزاق – مهره الفارس.
36- الشيباني – محمدشريف – تاريخ القبايل العربيه في السواحل الفارسيه .
37- القلقشندي – نهايه الارب في معرفه قبايل العرب.
38- مقدمه ابن خلدون (عبدالحرم بن محمد ت: 808 هـ) تحقيق د. علي عبدالواحد وافي طبع لجنه البيان العربي الطبعه الاولي 1958.
39- المونس في اخبار افريقيه و تونس لابن عبدالله محمدبن ابي القاسم القيرواني المعروف بابن دينار (مات في آخر القرن الثاني عشر) تحقيق محمد شمال – المكتبه العتيقه 1387 هـ. .
40- موجر التاريخ العام للجزاير (عثمان كعاك) نشر مكتبه العرب ب تونس (1925م.).
41- موسوعه تاريخ العالم ج 2 – اصررها و ليام لانجر – اشرف علي الترجمه – د. محمد مصطفي زياده – مكتبه المصريه 1963.
42- النجوم الزهره – جمال الدين ابوالمحاسن – يوسف بن تقزي بردي ت: 874 هـ نسخه مصوره عن طبعه دار الكتب (ج 5).
43- نظم الجمان لابي الحسن المشهور بابن القطان: 670 تقريباً  - الجزء 6 من الكتاب منشورات كليه بجامعه محمد الخامس – تقحيق د. محمود علي مكي.
44- نفخ الطيب من غصن الاندلس الرطيب – اجزاء 2 و 3 – لاحمد بن محمد المقري ت: 1041 هـ تحقيق محمد محي الدين عبدالحميد – مطبعه السعاده به مصر – الطبعه الاولي 1949م.
45- نهايه الارب في معرفه انساب العرب القلقشندي – تحقيق ابراهيم الابياري – الشركه العربيه للطباعه و النشر – الطبعه الاولي 1959م.
46- وفيات الاعيان و ابناء انباء الزمان لابي العباس شمس الدين احمد بن خلكان ت: 681 – تحقيق محمد محي الدين عبدالحميد – الطبعه الاولي 1948 –مكتبه التهضه المصريه .
47- الاسلام و الثاقه ابوبيه – حسن احمد محمود – ج 1.
48- المغرب في حلي المغرب – ابن سعيد – جزء‌اول.
49- جمهره الانساب العرب (لابي محمد علي بن احمد بن سعيد بن حزم الاندلس ت: 456 هـ سلسله ذخاير العرب – نشر دارالمعارف بمصر 1962 – تحقيق استاد عبدالسلام هارون.

موضوع:   پایان نامه اوضاع اجتماعی،تاریخی، سیاسی و فرهنگی بنی حماد در الجزایر   .

 

 

-------------

با عضویت در یاس سل، فایل های خود را بفروشید و کسب درآمد کنید